رویش اولی مروارید و جشن دندونی
عزیز دلم توی پنج ماه و نیم اولین مرواریدت نمایون شد و همه رو شگفت زده کرد چون خیلی زود
و بیسروصدا صاحب دندون شدی و فردای اونروز مهسا برات این شعرو خوند:
رادوین داره یه دندون قند میخوره از قندون فرشته ی مهربون اورده براش یه دندون
بعدش من و ماماناز و مهسا تصمیم گرفتیم اخر هفته جشن دندونی برات بگیریم , توی جشن از
بین قرآن,ایینه, قلم, قیچی, چاقو و کتاب تو چاقو بر داشتی و همه گفتن که رادوین قراره جراح بشه
هورااااااااااااا جراح کوچولو
مقداری از آش دندونی رو هم گذاشتیم لب پنجره تا پرنده ها بخورن و بقیه ی دندونات هم
براحتی دربیان.
اینم چند تا عکس از جشنت:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی