رویدادهای مهم زندگی جوانمرد
- تو هفته ی 4 بود که با صدای بلند از خواب پریدی.
- تو هفته ی 8 (52 روزه بودی) که یه جراحی کوچمولو کردی توسط دکتر ماهیار و بعدشم گریه های سوزناکت تا سه روز ادامه داشت. ماماناز و پدر جون و خاله و همچنین خاته های مامان برات کلی کادو اوردن .اینم شعری که خاله مهسا برات میخوند: گوگولتو بردن دیگه نیاوردن
- نزدیک به هفته ی 9 خنده های کجکیت شروع شد.
- اوایل هفته ی 11 با اویز بالای تختت شروع به بازی کردی.
- اواسط هفته ی 12 به حرفهای اطرافیان واکنش نشون دادی و خندیدی عسلم.
- اواسط هفته ی 13 گردنتو مثل غاز نگه داشتی .
- اواسط هفته ی 15 تمرین برای غلت زدن کردی.
- در هفته ی 16 وزن 6500 گرم و قدت 66 سانتیمتر بود.
- در هفته ی 19 صداهای عجیب از خودت در اوردی و همچنین وزنت 6750 گرم و قدت 69 سانتیمتر بود.
- اول هفته ی 21 (20 / 11 / 91 ) اولین غلتی بود که زدی.
- اواسط هفته ی 22 دستاتو برای گرفتن اشیا مخصوصا شیشه شیرت بالا اوردی.
- اخر هفته ی 22 ( 26 / 11 / 91 ) صاحب اولین دندون شدی.
- در هفته ی 23 وزنت 7250 گرم و قدت 71 سانتیمتر و دور سرت 46 سانتیمتر بود. دکترت گفت که تو جزئ قد بلند ها هستی.
- در 6 ماه و 14 روزگی وزنت 7600 گرم , قدت 74 سانتیمتر و دور سرت 46 سانتیمتر بود ولی دکتر گفت وزنت میبایستی 7850 گرم باشه که بخاطر مسافرت و دندون کمتر از حد نرماله.
- 13 اردیبهشت 91 برای چهار دست و پا رفتن تلاش کردی ولی موفق نشدی .
-در 7 ماه و 14 روزگی وزنت 8200 گرم , قدت 74 سانتیمتر و دور سرت 46 سانتیمتر بود, دکتر گفت وزن گیریت عالیه چون بجای 400 گرم تو یک ماه 600 گرم اضافه کردی.
- در 7 ماه و 16 روزگی اولین بشگنو زدی.
-در 15 خرداد یعنی 8 ماه و 15 روزگی چهار دست و پا رفتی.
- در اول تیر ماه وزنت 8900 گرم, قدت 77 سانتیمتر و دور سرت 47 سانتیمتر بود بنا به گفته ی دکتر هر
ماه باید 400 گرم و 1/5 ماه 600 گرم وزن بگیری , ماشاالله بجای 600 گرم 700 گرم وزن اضافه کردی.
- در 12 تیر ماه گفتن کلمات جیز , هیس و دست دست رو یاد
گرفتی.
-